10 نکته سوم

۲۱- هنگام نیاز به مرخصی سختگیری بیهوده نکنید به عبارتی زیاده‌روی نکنید.

از آنجایی‌که نیروهای شما انسان‌های معمولی هستند و مثل سایر افراد نیازهایی دارند و ممکن است لازم باشد تا جهت بررسی پاره‌ای امور اقداماتی انجام دهند؛ مثلاً جهت پیگیری تحصیلات فرزندانشان به مدرسه سر بزنند یا به‌ناچار همسر یا فرزندانشان را جهت مداوا به بیمارستان ببرند و … در چنین مواردی لازم است شما نهایت همکاری را داشته و انسانیت خود را نشان دهید.

 

۲۲- هیچ‌وقت به آن‌ها دروغ نگویید.

اولین نتیجه‌ی دروغ این است که شما فکر می‌کنید آن‌ها نیز به شما دروغ می‌گویند؛ بنابراین نمی‌توانید به آن‌ها اعتماد کنید، در نتیجه کارکنان نیز به شما اعتماد نخواهند داشت.

اگر کارکنان ببینند که شما به آن‌ها دروغ می‌گویید، آن‌ها نسبت به شما بی‌اعتماد شده و دیگر حرف‌های درست شما را نیز نخواهند پذیرفت. آن‌ها دیگر خود را ملزم به راست‌گویی در قبال شما نخواهند دانست، نه در قبال شما، نه در قبال همکاران خود و نه در قبال مشتری. کاملاً مشخص است که ضرر این کار بسیار بیشتر شامل حال شما می‌شود. اگر فکر می‌کنید بدون آن‌که کسی متوجه بشود می‌توانید دروغ بگویید، در افکار خود تجدیدنظر کنید.

 

۲۳- سعی کنید سلسله‌مراتب سازمانی را رعایت کنید.

هر شرکتی سلسله‌مراتبی دارد که به‌طورمعمول از رئیس هیئت‌مدیره و مدیرعامل شروع‌شده و به پایین سازمان ادامه پیدا می‌کند. متأسفانه برخی از مدیران این سلسله‌مراتب را به رسمیت نمی‌شناسند و دوست دارند با همه‌ی کارکنان ارتباط برقرار کنند؛ این عمل باعث می‌شود برخی از مدیران از دور خارج‌شده و در جریان امور قرار نگیرند و کارها به‌درستی پیش نرود و درنهایت این کار باعث هرج‌ومرج سازمانی خواهد شد؛ پس به دست خود نظم سازمان را به هم نریزید.

اگر این کار را انجام دهید سایر افراد نیز به این کار مبادرت کرده و نظم را به هم خواهند زد. مدیران زیردست خود را دور نزنید چراکه شما الگوی آن‌ها هستید.

 

۲۴- شما باید در رعایت نظم و انضباط پیشگام بقیه باشید.

همان‌طور که در بند قبلی اشاره شد، مدیران ارشد به‌عنوان الگو باید پیشگام در رعایت نظم و انضباط سازمانی باشند. اگر قوانینی که خود مدیران مصوب می‌کنند توسط خودشان نقض گردد سایر افراد نیز خود را ملزم به قانون‌مداری برای رعایت نظم و انضباط نخواهند دانست؛ به‌قول‌معروف «حرمت امامزاده را باید متولی آن حفظ کند.»

 

۲۵- همیشه به قول‌هایتان عمل کنید.

اگر قولی دادید باید به آن عمل کنید فرقی نمی‌کند به مشتری باشد یا به کارکنانتان، چه به ضررتان باشد چه به نفعتان. وفای به عهد یکی از نشانه‌های انسان‌های خردمند و درستکار است. ازآنجایی‌که شما انسان متعهد و درستکاری هستید نباید به هیچ بهانه‌ای از زیر تعهداتتان شانه خالی کنید.

 

۲۶- هرگز قولی ندهید که نمی‌خواهید یا نمی‌توانید به آن عمل کنید.

 برخی از مدیران برای پیشبرد کارهایشان گاهی اوقات قول‌هایی می‌دهند که می‌دانند نمی‌توانند به آن‌ها عمل کنند یا اصلاً قصدی برای عمل کردن به آن‌ها ندارند. اگر شما از این دسته مدیران هستید به یاد داشته باشید که فقط یک یا دو بار می‌توانید از این حربه استفاده کنید چراکه پس‌ازآن اعتماد کارکنان از شما سلب شده و هرگز حرف‌هایتان را باور نخواهند کرد. اعتمادی که کارکنان به مدیرانشان دارند ارزش خیلی زیادی دارد پس در نگهداری آن و ارتقای آن سخت کوشا باشید.

 

۲۷- به‌طور مداوم و پیوسته مطالعه کنید بررسی کاتالوگ‌های فنی ماشین‌آلات، مطالعه محسوب نمی‌شود.

مطالعه‌ی پیوسته و افزایش معلومات مختص تکنسین‌ها و کارشناسان در سازمان نیست. همه‌ی افراد سازمانی از صدر تا ذیل باید متعهد به رشد و ارتقای خودشان باشند. اگر شما مدیر ارشد هستید یا یک مدیر میانی، فقط نحوه‌ی مطالعات تفاوت خواهد کرد. هرچه به رأس هرم نزدیک می‌شویم، مطالعات باید به سمت ادراک سازمانی و روابط افراد نزدیک‌تر شود. یک مدیر موفق باید کتاب بخواند. خواندن بروشورها و کاتالوگ‌های فنی حوزه‌ی تخصصی‌تان مطالعه محسوب نمی‌شود پس خودتان مطالعه کنید و سایرین را نیز به این کار ترغیب نمایید؛ قطعاً سود آن در وهله‌ی اول نصیب شما خواهد شد. شما با انسان‌ها سرکار دارید پس باید در مورد آن‌ها چیز بیاموزید، فقط اطلاعات فنی اختصاصی صنعت خودتان کافی نیست.

 

۲۸- جملات قصاری را که به آن اعتقادی ندارید برای همکارانتان فوروارد نکنید.

فوروارد کردن مطالب دریافتی در فضای مجازی به یکی از عادات افراد تبدیل‌شده است. متأسفانه مواردی را که فوروارد می‌کنیم گاهی خودمان به آن عمل نمی‌کنیم. وقتی در جایگاه مدیر قرار می‌گیرید این کار نمود بیشتری می‌یابد لذا لطفاً از این کار خودداری نمایید.

 

۲۹ – تعارضات سازمانی بین کارکنانتان را به حال خود رها نکنید بلکه آن‌ها را به شیوه‌ی درست حل نمایید.

حل کردن تعارضات سازمانی وظیفه‌ی مدیر است. مدیر باید سیستمی را برای حل این تعارضات ایجاد نماید. با رها کردن مشکلات به حال خود آن‌ها حل نخواهد شد. باید ریشه‌ی تعارضات را کشف و نسبت به برطرف کردن آن اقدام نمایید یا به عبارتی تعارضات سازمانی را به‌صورت ریشه‌ای حل کنید.

 

۳۰- همیشه اصول و خطوط قرمز خود را به‌صورت واضح و مشخص اعلام کنید. بگذارید کارکنان از خطوط قرمز شما آگاه شوند.

هر کس در زندگی خود خطوط قرمزی دارد. به‌عنوان ‌یک مدیر شما نیز قطعاً حدومرزی را برای دیگران قائل خواهید بود لذا باید این خطوط را به‌صورت واضح و مشخص برای کارکنان روشن کنید. اجازه ندهید آن‌ها با حدس و گمان متوجه خطوط قرمز شما شوند بلکه آن‌ها را واضح و مبرهن برای همه توضیح دهید و همچنین عواقب عبور از آن‌ها را نیز کاملاً مشخص نمایید.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *