10 نکته دوم
– کارکنانتان را تحقیر نکنید.
مدت زیادی طول میکشد تا شخصی که تحقیرشده به حالت اول برگردد و بتواند کارایی قبلی را داشته باشد؛ حتی ممکن است هیچوقت آن فرد قبلی نشود.
تحقیر کردن فقط شامل سرزنش کردن فرد در جمع یا داد زدن بر سر او نیست. گاهی سپردن کاری ساده به فردی با توانایی بالا نیز میتواند باعث تحقیر وی شود؛ یا مثلاً تأخیر در ارائهی پاسخ به درخواستهای کارکنان نیز که نشانهی بیتوجهی مدیر و کماهمیت دانستن کارمند میشود نیز نوعی تحقیر کردن بهحساب میآید.
۱۲- ایدههای کارکنانتان را رد نکنید و آنها را سرکوب نکنید.
گاهی پیش میآید یکی از کارکنان دربارهی یک موضوع ایدهای داشته و با اشتیاق فراوان آن را با مدیر خود در میان میگذارد و مدیر بدون توجه به شرایط کارمند (یا کارگر) آن ایده را در لحظه رد کرده و از آثار مخرب و زیانبار این حرکت غافل میشود. این رفتار باعث میگردد انگیزهی فرد مقابل از بین رفته و علاوه بر کاهش اعتمادبهنفس، دیگر علاقهای به ارائهی راحلهای جدید نداشته باشد.
۱۳- افکار و ایدههای آنها را به نام خود مصادره نکنید.
متأسفانه برخی از مدیران با سوءاستفاده از موقعیت خود به این کار اقدام میکنند و برخی دیگر از مدیران نیز با ناآگاهی به این عمل زشت مبادرت میکنند. شما همواره باید در راستای رشد و توسعهی نیروهای واحدتان تلاش کنید و باید برای ارتقای اعتمادبهنفس و عزتنفسشان برنامهریزی نمایید. گاهی اوقات اجازه دهید افکار و ایدههای شما به نام آنان منتشر شود و آنها احساس غرور کنند نه اینکه اگر فکر نابی داشتند با هزار دوزوکلک آن را به نام خود مصادره کنید.
۱۴- با همه کارکنانتان به یکشکل رفتار نکنید بلکه با هر شخص متناسب با ویژگیهای شخصیتیاش رفتار کنید.
ویژگیهای شخصیتی هر کس با دیگری متفاوت است. هیچ دونفری وجود ندارند که کاملاً شبیه هم باشند؛ پس شما نیز باید رفتارتان را با آنها با توجه به ویژگی شخصیتیشان تنظیم کنید. این حرف به معنای تبعیض قائل شدن بین کارکنان نیست و با آن متفاوت است. تبعیض در حالتی اتفاق میافتد که امتیاز اضافی به فردی داده شود اما در اینجا سخن از توجه به ویژگیهای افراد مختلف و طرز برخورد با آنهاست. به یاد داشته باشید، همه کارکنان ارزشمند بوده و ازنظر شخصیتی قابلاحترام هستند اما طرز برخورد با هر یک از آنها باید با توجه به شخصیت آن فرد و ویژگیهای فردیاش متفاوت باشد. شما نمیتوانید با همهی افراد سازمانتان به یکشکل برخورد کنید.
۱۵- اگر میخواهید به کسی پاداش بدهید باید چیزی بدهید که او را خوشحال کند نه شما را! لطفاً سلیقهی خود را تحمیل نکنید.
ازآنجاییکه سلیقهی افراد با یکدیگر متفاوت است ممکن است چیزی که به نظر شما مناسب هدیه دادن به کارکنانتان باشد، ازنظر آنها مناسب نباشد و ترجیح آنها چیز دیگری باشد. تلاش کنید تا از دیدگاه آنها آگاه شده و نوع پاداش را طبق سلیقهی آنان انتخاب نمایید. ممکن است این کار همیشه امکانپذیر نباشد و یا گاهی اوقات به دلایل مدیریتی مجبور شوید پاداش یکسانی را به یک گروه بدهید. این موقعیت قابلدرک است اما بازهم مراقب باشید از تحمیل نظر خود به دیگران دوریکنید. بهتر است با چند نفر مشورت کنید و مناسبترین هدیه را انتخاب کنید.
۱۶- سعی کنید گاهی از دریچهی چشم آنها به قضایا نگاه کنید.
گاهی از پشت میزتان بلند شوید و در جایگاه آنها قرارگرفته و مسائل را از نگاه آنها تحلیل کنید.
مدیران اغلب اوقات عادت دارند قضایا را از بالا به پایین نگاه کنند؛ بنابراین معمولاً تلاش نمیکنند مسائل را از نگاه کارکنانشان ببینند. گاهی اوقات لازم است آنگونه که نیروهایتان به مسائل نگاه میکنند شما نیز همانطور مسائل را ببینید؛ برای این کار باید از پشت میز بلند شده و در صندلی آنها قرار بگیرید.
۱۷- مدیر مالیتان را کسی قرار دهید که به فکر کارکنانتان هم باشد و فقط به منافع شما فکر نکند.
منافع شما و منافع کارکنان شما باید در یکجهت باشد؛ اگر فقط منافع شما در نظر گرفته شود در بلندمدت کارکنان از شما و شرکتتان دور خواهند شد.
برخی از مدیران مالی به علت تمکن مالی نیازهای مادی کارکنان را در نظر نمیگیرند و همیشه یا اغلب اوقات برخوردهای زنندهای در مواجهه با درخواستهای مالی کارکنان دارند؛ این کار در بلندمدت به ضرر کارفرماست.
۱۸- شخصی باید در واحد مالی تصمیمگیر باشد که به آن شغل نیاز داشته باشد و هم معنی نیاز به حقوق را بفهمد در غیر این صورت همدلی بین وی و کارکنان ایجاد نخواهد شد.
نگاه از بالا به پایین برای هیچکس قابلقبول نیست؛ چه مدیرعامل باشید چه مدیر کارخانه چه مدیر مالی، پس لطفاً فردی را بهعنوان حامی نیروهایتان در واحد مالی داشته باشید تا به حفظ تعادل بین مدیران ارشد و کارکنان کمک کند.
۱۹- هیچوقت از اضافهکاری و دستمزد کارکنان کسر نکنید.
متأسفانه شنیدهشده است که در بعضی از کارگاهها، مبلغ پرداختی به نیروها کمتر از حداقل تعیینشده در قانون است یا درجایی به علل مختلف و با قوانین مندرآوردی از ساعت اضافهکاری و یا کارکرد کارکنان کسر شده دستمزد آنها بهطور کامل پرداخت نمیشود؛ این عمل یکی از زشتترین کارهایی است که یک کارفرما میتواند انجام دهد و نتیجهی آن کاهش تعهد سازمانی کارکنان (نزدیک صفر) است؛ پس لطفاً مرتکب این کار اشتباه نشوید.
۲۰- هرگز کارکنانتان را تهدید نکنید.
تهدید کردن اصولاً کار درستی نیست، فرقی نمیکند چه کسی را تهدید کنید.
اگر فکر میکنید با تهدید کردن، کسی کارش را بهتر انجام میدهد، سخت در اشتباهید؛ چراکه وی فقط سعی خواهد کرد کارش را تا حدی انجام دهد تا تهدید شما عملی نشود و هیچگاه حداکثر عملکرد خود را نشان نخواهد داد.
اگر شما تهدیدهایتان را تکرار کنید و تهدیدهایتان فقط در حد حرف باقی بمانند، بازهم آنها این کار را جدی نگرفته و از عملکرد عادی نیز کمتر کار خواهند کرد.
حتی ممکن است در پارهای از اوقات، تهدید کردن منجر به بروز تشنج و اغتشاش شده و به واکنش فیزیکی کارکنانتان منتهی شود. پس تلاش کنید از این رفتار دوریکنید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.