تجربه عملی

سلام
یک هفته از آخرین نوشته ام گذشته. اعلام کرده بودم که فصل جدیدی از زندگی حرفه ای من به عنوان یک کوچ شروع شده و می خوام تولید محتوا رو بیشتر و به صورت مرتب ادامه بدم.
امروز تجربه خیلی جالب داشتم و می خوام این تجربه را با شما به اشتراک بگذارم امیدوارم به کار شما بیاد.
هفته گذشته با کارشناس یکی از ادارات دولتی صحبت می‌کردم و کار کوچینگ رو برای ایشان توضیح دادم.
قرار شد امروز به صورت حضوری به اداره شون مراجعه کنم و یک جلسه با ایشون داشته باشم.
ساعت ۱۰ به آدرسشون مراجعه کردم و با اون کارشناس صحبت کردم و کارم را توضیح دادم. ایشون منو ارجاع کرد به همکار دیگه شون و یه بار دیگه فرایند کوچ این رو برای ایشون هم توضیح دادم.
این همکار جدید تا حدودی قانع شد اما گفتن که تصمیم‌گیری به عهده رئیس مجموعه هست.
گفتن رئیس اداره باید تصمیم بگیره به خاطر عواقبی که ممکنه این تصمیم داشته باشه از حوزه اختیارات ایشان خارج هست.
آقای رئیس در جلسه تشریف داشتند در نتیجه حدود ۲۰ دقیقه معطل شدیم تا جلسه شون تموم شد ۰
عذر خواهی می کنم که نمی تونم اسم اداره رو بیارم شاید راضی نباشند که این اتفاق بیفته و همونطور که میدونید حفظ محرمانگی از اصول اولیه کوچکینگ است.
جلسه ای که با مدیر اداره داشتیم بسیار بسیار جلسه خوبی بود. اصلاً فکر نمی‌کردم که از این فعالیت به این صورت استقبال بشه چون قبلاً به یک اداره دیگه ، مشابه همین اداره توی شهرستان دیگه مراجعه کرده بودم از بس فرآیند کند پیشرفته بود که کلاً منصرف شده بودم .
خوشبختانه همانطور که ذکر کردم مدیر اداره استقبال خیلی خوبی کردن و همون‌طور که عرض کردم ایشان را با کوچینگ آشنا شدند و با وجود وقت محدودی که داشتن علاقمندی خودشو نشون دادند.
کارت ویزیت هم خدمتشون ارائه کردم و خودشان گفتند که چیز جالبیه شاید راجع بهش تحقیق کنند.
نظر خودشون مثبت بود اما ایشون هم اعلام کردند که مجبورند از معاونت استان کسب تکلیف کنند . وچون پروژه خاصی است به تنهایی امکان تصمیم‌گیری وجود ندارد.
خوشبختانه به خاطر ماه رمضان امشب یه جلسه افطاری دارند که معاونت استان هم دعوت هست . قرار شد تو جلسه با هم صحبت کنند و شاید هم یه جلسه تلفنی با من داشته باشند که کوچینگ رو به معاون فرهنگی این اداره توضیح بدم.
البته امیدوارم کار همینجا تموم بشه دیگه حالا به اطلاعات خدمات استان البرز هستیم و من امیدوارم که معاونت استان خودش بتونه تصمیم بگیره و به تهران ارجاع نکنه.
بعد از اینکه کارم اونجا تموم شد سراغ یکی از از دوستان دیگه رفتم که ایشون هم از اعضای هیئت امنای یک موسسه خیریه هستند. همانطور که پیش بینی می کردم ایشون هم راجع به کوچینگ چیزی نشنیده بودن و با وجودی که فرد تحصیلکرده ای هستند چیزی درباره اش نمی دونستن.
از آنجایی که کوچینگ در دنیا علم جدیدی به شمار میره و در کشور ما کمتر از ۱۰ سال سابقه داره افراد کمی از آن مطلع هستند . به ایشان هم توضیح دادم و گفتم که اگر نیازمند به جلسات دیگری بود اعلام کنند که در خدمتتون باشم. خوشبختانه ایشان هم استقبال کردند و گفتند که چیز جالبیه احتمالا یه تحقیقی هم درباره اش داشته باشند .حالا شاید با هم بتونیم همکاری بکنیم.
منظورم از اینکه این دو تا داستان رو براتون تعریف کردم این بود که اگه ما بخوایم یه کاری رو انجام بدیم باید حرکت کنیم به قول معروف از تو حرکت از خدا برکت ،حرکت کنیم. اگر فقط فکر کنیم و تجسم کنیم و تصور کنیم و رویا پردازی کنیم هیچ اتفاقی نمی افته . تفکر مثبت و تصویرسازی کاملاً مفید هستند و من اصلاً مخالفتی با این موضوع ندارم و خیلی هم تشویق می‌کنم اما این مرحله اول هست. بلافاصله بعد از اینکه شما تصویرسازی کردی و برنامه ات رو نوشتی باید به برنامه ات عمل کنی. تا زمانی که اقدامی صورت نگرفته نتیجه هم حاصل نخواهد شد فرقی نمیکنه چه کاری میخوای انجام بدی هر کاری میخوای انجام بدی باید قدم برداری . باید حرکت کنیم به پیش بریم ،ممکنه در ابتدای کار ، نتونیم خدمات درست و کامل ارایه بدیم ،ممکنه خدمت خیلی کوچیک باشه یا در ارائه اون اشتباهی صورت بگیره ، ما میتونیم برگردیم و اون اشتباه را تصحیح کنیم . اصلاً اهمیتی نداره فقط باید حرکت کنیم. چیزی که الان میگم خودم دارم اجرا می کنم من تو قسمت قبل هم گفتم که فرد کمال گرایی بودم اما تصمیم گرفتم که این موضوع رو بزارم کنار و شروع به اقدام بکنم.
این هفته دوم هستش که دارم تو سایت می‌نویسم احتمالا بعد از اینکه این مطلب ثبت شد به سراغ اینستاگرام و سایر شبکه‌های مجازی میرم.

همان روشی که برای خودم انتخاب کردم اینه که یک موضوع را به صورت روتین تبدیل بکنم به یک عادت و بعد به سراغ عادت دوم بریم یعنی ما میتونیم به این شیوه روتین هامون رو تعریف کنیم . امکان اینکه بتونیم همزمان چند تا کار رو جزو برنامه های روزانه مون قرار بدیم سخته، البته این نظر منه شاید شما توانایی شو را داشته باشید که وقتی تصمیم گرفتید چند تا کار را هم زمان شروع کنید بتونید انجام بدید اما خوب من تو این زمینه موفق نبودم و به این نتیجه رسیدم که اول یه کاری رو شروع کنم یه رفتاری ،  برنامه ای رو به شکلی تو زندگیم اجرا بکنم، اینکه شد عادت و به صورت روتین انجام شد اون موقع برم سراغ رفتار بعدی.

مثل موضوع نوشتن. نوشتن و تولید محتوا رو با توجه به روشی که یکی از اساتید گفتن دارم تمرین میکنم. مهمترین نکته مطرح شده اینه که شما باید بنویسید،  تولید محتوا بکنید
، یک مشکلاتی تولید محتوا داره اینکه وقتی داری متنی رو مینویسیم حالا یا ارائه می خواهیم بکنیم بخشی از مغز ما شروع میکنه به ویرایش کردن این متنها و نوشته ها و این مانع میشه که شما بتوانید با سرعت اون چیزی که تو ذهنتون هست رو بنویسید. اساتید توصیه کردند که در این مرحله شما جلوی این مغز ویرایشگر تون رو که میخواد اصلاح کنه، بگیرید یعنی دو مرحله انجام بدید : شما تو مرحله اول به سرعت هر چه بیشتر هرچی که تو ذهنتون میاد رو بیان کنید روی کاغذ بیاورید و بعد از اینکه این اتفاق افتاد برگردید و چیزهایی که نوشتین رو ویرایش کنید. اگه نیاز به جرح و تعدیل بود انجام بدید این خیلی بهتر از اینه که شما همزمان بتونی هم بنویسی هم درست بنویسی. من کارم را راحت کردم نوشتن سخت بود و یکی از مشکلاتم سختی نوشتن بود که با استفاده از یک نرم افزار این کار انجام میدم من میگم و نرم افزار مینویسه . کارم رو خیلی راحت کرده. شما هم میتونید از این روش استفاده کنید و خیلی سریع تر و راحت تر به مشکلتون غلبه کنید. از اونجایی که سرعت تراوش لغات تو مغز از سرعت نوشتن دستمون بالاتره این روش موثرتره . وقتی شما میخوای بنویسی چون سرعت نوشتن کمتره،  کلمات میاد تو ذهنت و تا بخواهید بنویسید بعضیاش فرار می‌کنند ولی وقتی مطلب رو میگید و تایپ میشه مشکلتون بر طرف میشه. اگه به این نرم افزار دسترسی نداشتین ، میتونید صداتون رو ضبط کنید سپس بیارید رو کاغذ.
خیلی دور نشیم از موضوع اصلی،  بحث اصلی امروز من درباره اقدام بود. جالبه بگم خدمت شما که در جلسات کوچینگ ، وقتی جلسه ای برگزار میشه ، در پایان جلسه مراجع باید یک اقدام برای خودش تعریف کنه . جلسه کوچکینگ به این صورت آغاز میشه که مراجع یک مسئله‌ای را عنوان میکنه. یعنی تعیین موضوع جلسه به عهده مراجع است و کوچ هیچ دخل و تصرفی تو این زمینه نداره. وقتی موضوع جلسه تعیین شد و در جلسه درباره اش با هم صحبت کردن،  در پایان جلسه مراجع باید یک یا چند اقدام برای خودش تعریف کنه.یعنی تا هفته آینده و جلسه بعدی چه کاری می خواد انجام بده. اگه جلسه‌ای به تعیین اقدام منتج نشه این جلسه مفید نبوده.

در آخر مطلب می خوام یه ضرب المثل بگم : زیاد شنیدیم،  کار نیکو کردن از پر کردن است ، خوب این تو کار کوچینگ هم صادق هست. هر چقدر ما کار بیشتری انجام بدیم،  من به نوبه خودم صحبت می کنم،  قطعاً هرچقدر جلسات بیشتری را برگزار کنم کیفیت جلسات میره بالاتر. هر چقدر بیشتر پرزنت بکنم هر چقدر بیشتر بنویسم کیفیت کارم بالاتر میره و درباره شما هم صدق میکنه. هر کاری دارید انجام می دید هر چقدر بیشتر تمرین کنید هر چقدر بیشتر تلاش کنید نتیجه بهتری می گیرید.  البته به شرطی که همراه تلاش کردن ، روش موثری هم داشته باشید،  راهنما داشته باشید کسی کنارشون باشه راه درست را پیش ببرید.

این طور نشه که یه وقت تلاش نکنیم آخرش ببینیم نردبان رو روی دیوار اشتباه تکیه دادیم.

براتون آرزوی موفقیت می کنم اگر نیاز به خدمات کوچینگ داشتید میتونید با شماره تلفنی که تو سایت نوشته شده تماس بگیرید.  یادتون باشه اگه خودتون نخواهید به خودتون کمک کنید اگه خودتون نخواهید پیشرفت کنید کس دیگه ای نمی تونه به شما کمک بکنه.

یکی از برتری های کوچک به نظر من نسبت به روشهای دیگر اینکه یک کوچ شما را قضاوت نمی کنه پس شما نگران صحبت با یک کوچ نباشید.
ازتون سپاسگزارم که وقت گذاشتید و این مطلب رو خوندید مقدار هم طولانی شد. امیدوارم هفته خوبی داشته باشید. براتون آرزوی موفقیت می کنم ،

تا هفته بعد خدانگهدار

شماره تلفن جهت پیام دادن

09125634822

09385714822

ارادتمند شما رسول محمدبیگی

پیج اینستاگرام : @beigicoach

 

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *